
شهر دوستی
چشمانش پر از اشک میشود.
کتاب و دفتری را ورق میزند که رایحهاش سالها بهیادماندنیترین عطر ذهنش میشود.
همکلاس بودن، هوای هم را داشتن و همگروه شدن را تجربه میکند.
دیگر در حیاط فقط بازی نمیکند و همدلی را روی نیمکتهای دوستی میفهمد و میبیند.
دستش را بلند میکند و خواستهاش را ماهرانه میگوید.
حالا دیگر دست به انتخابهای مستقل میزند.
دانای کوچک، مطالبهگری توانمند شده است.
حالا چشمان شما، پر از اشک و شوق، نگاهش میکند که میزبان کوچکتان چقدر بزرگ شده است.
